گروه سیاستمداران در تست MBTI
۱ دیدگاه سیاستمداران نسبت به ارتباطات انسانی
ببینید، این داستان دربارهی چهار نوع انسان واقعیه. سیاستمداران! اولین نوع، INFJ (حامی)، مدافع هستن. بعد INFP (میانجیگر) که میانجیها هستن. بعد ENFJ (قهرمان)، شخصیت اصلی. و آخرش ENFP (مبارز)، که مبارزن. اینا واسه کمک کردن و ارتباط برقرار کردن با دیگران اهمیت میدن. انسانهای خوبی هستن، مهربون و سخاوتمند. اغلبمون دوست داریم همکاری کنیم، نه که رقابت. فکر میکنم همدلی تو خونهشون بدجوری جا افتاده. به نظر میاد قلب و ذهنشون با احساسات دیگران هماهنگه.
اینا دوست دارن خودشون و دیگران رو درک کنن. اغلب اینا چشم انداز عمیقی از جنبههای انسانی دارن و میتونن از این معلومات برای ارتباط بهتر با افراد اطرافشون استفاده کنن. خوشبختانه، سیاستمداران معمولا دقیق و محتاط عمل میکنن. از احساسات دیگران خیلی حساسن و دوست دارن افراد اطرافشونو رو به سمت چیزای مثبت هدایت کنن.
تقریباً ۹۴ درصد از سیاستمداران میگن که به مکالمههای عمیق علاقهمندترن تا گفتوگوهای کوتاه.
اینا دوست دارن خودشون و دیگران رو درک کنن. اغلب اینا چشم انداز عمیقی از جنبههای انسانی دارن و میتونن از این معلومات برای ارتباط بهتر با افراد اطرافشون استفاده کنن. خوشبختانه، سیاستمداران معمولا دقیق و محتاط عمل میکنن. از احساسات دیگران خیلی حساسن و دوست دارن افراد اطرافشونو رو به سمت چیزای مثبت هدایت کنن.
تقریباً ۹۴ درصد از سیاستمداران میگن که به مکالمههای عمیق علاقهمندترن تا گفتوگوهای کوتاه.
۲ تضاد حساسیت و وفاداری در شخصیت سیاستمداران
دیپلمات ها، واقعا به ایدههای هومنیستیک اعتقاد دارن. به نوعی میگنجن به این باور که دنیای بهتری قابل ساختنه، یه جایی که دوستی، همدلی و درک وجود داره. اینا بهشون کمک میکنه که هر روز برای ساختن این دنیای مهربون تلاش کنن.
یه نکتهی جالب اینه که حساسیتشون هم بهشون کمک میکنه و هم مشکل سازه. این حساسیت بهشون انگیزه میده که با بیعدالتیها مقابله کنن، که واقعا مهمه. اما اگه خوب کنترل نشه، ممکنه این حساسیت باعث خودخواهی یا ذهنیت بشه.
تقریبا ۹۷ درصد از سیاستمداران میگن که اغلب وقتا توی فکر کردن و تخیلکردن در مورد ایدهها یا سناریوهای مختلف فرو میرن.
کلی، سیاستمداران به جای اینکه عملی باشن، اصولدارن. این باعث میشه که به رویاها و ایدههای بزرگشون وفادار بمونن. گفته میشه که اینها ممکنه مشکل داشته باشن وقتی که باید تصمیمات عملی بگیرن و نه اونایی که باعث انگیزه میشن. سیاستمداران ممکنه وسوسه بشن که وظایف روزانهشون رو فراموش کنن و فقط به رویاها و ایدههای بزرگشون فکر کنن. اما با رشد کردن، خیلی ازشون یاد میگیرن که این دو رو متعادل کنن.
یه نکتهی جالب اینه که حساسیتشون هم بهشون کمک میکنه و هم مشکل سازه. این حساسیت بهشون انگیزه میده که با بیعدالتیها مقابله کنن، که واقعا مهمه. اما اگه خوب کنترل نشه، ممکنه این حساسیت باعث خودخواهی یا ذهنیت بشه.
تقریبا ۹۷ درصد از سیاستمداران میگن که اغلب وقتا توی فکر کردن و تخیلکردن در مورد ایدهها یا سناریوهای مختلف فرو میرن.
کلی، سیاستمداران به جای اینکه عملی باشن، اصولدارن. این باعث میشه که به رویاها و ایدههای بزرگشون وفادار بمونن. گفته میشه که اینها ممکنه مشکل داشته باشن وقتی که باید تصمیمات عملی بگیرن و نه اونایی که باعث انگیزه میشن. سیاستمداران ممکنه وسوسه بشن که وظایف روزانهشون رو فراموش کنن و فقط به رویاها و ایدههای بزرگشون فکر کنن. اما با رشد کردن، خیلی ازشون یاد میگیرن که این دو رو متعادل کنن.
۳ اعتماد و همکاری: ویژگیهای بارز سیاستمداران
تو اون مهمونیا و جمعیتای خانوادگی، آدمایی که مثل دیپلمات هستن، میتونن خیلی آروم و خونسرد عمل کنن، از دید دیگه دوستا و خانواده ممکنه فکر کنن این آدما خیلی راحتن و مشکلی ندارن، ولی وقتی که خودشون دچار درد و رنج میشن، دیده نمیشن. اینا عموما به آدمای دیگه اعتماد میکنن و حاضرن باز دلشونو ببندن.
همین ویژگی جذابیت خاصی داره که دیپلمات ها رو از بقیه متمایز میکنه. آدما میبینن که اینا چطور جاهای معمولی رو به جاهایی پر از زیبایی و جادو تبدیل میکنن. این خلاقیت شان رو همیشه تحسین میکنن. از طرف دیگه، خیلی از دیپلمات ها میگن که شغلی که براشون ایده آله، باید خیلی خلاقیت داشته باشه.
آدمای این دسته دوست دارن تاثیری مثبت و زیبایی رو به دنیای اطرافشون بیارن. اونا با هدف بزرگتری رهبری میشن و به کمک به دیگران بیشتر اهمیت میدن. به همین دلیل، فعالیتهای روحی، بهبود و بهبودی، و همکاری داوطلبانه، برای این طرز فکرها مهمه.
همین ویژگی جذابیت خاصی داره که دیپلمات ها رو از بقیه متمایز میکنه. آدما میبینن که اینا چطور جاهای معمولی رو به جاهایی پر از زیبایی و جادو تبدیل میکنن. این خلاقیت شان رو همیشه تحسین میکنن. از طرف دیگه، خیلی از دیپلمات ها میگن که شغلی که براشون ایده آله، باید خیلی خلاقیت داشته باشه.
آدمای این دسته دوست دارن تاثیری مثبت و زیبایی رو به دنیای اطرافشون بیارن. اونا با هدف بزرگتری رهبری میشن و به کمک به دیگران بیشتر اهمیت میدن. به همین دلیل، فعالیتهای روحی، بهبود و بهبودی، و همکاری داوطلبانه، برای این طرز فکرها مهمه.
۴ اهمیت ارتباطات عمیق برای سیاستمداران
بهتره بگم که برای دیپلمات ها، نه فقط کلمات کلیدی مهمن، این مفاهیم اساسیه. اینا باعث میشن زندگیشون معنا پیدا کنه. اونا به دنبال ارتباطات عمیق و واقعی هستن، نه اینکه هر رابطهای. وقتی ازشون درباره زندگی اجتماعیشون میپرسن، خیلی ازشون (فقط 8 درصد) دوست دارن تو وقت خودشون تنها باشن. اکثریتشون دنبال یه شریک و چندتا دوست خوب هستن. همچنین اکثرشون از تنهایی بیشتر نگرانن، تقریبا دو تایی ازشون میگن که وقتی بزرگتر میشن از تنهایی نگران میشن.
خیلی از اینا (77 درصد) احساس میکنن به یه جامعه نیاز دارن. برای خیلی از دیپلمات ها، چالش اصلی زندگیشون اینه که بتونن نیاز به ارتباط و نیاز به اصالتشون رو تعادل بدن. اونا بیشتر از هر کسی میگن که نیاز به ارتباط باعث میشه انگیزه پیدا کنن که کارهایی که وگرنه انجام نمیدن رو بکنن. این رفتار میتونه دیگران رو ناراحت نکنه ولی برای دیپلمات ها واقعی معضله. فریب دادن و جعلی بودن برایشون واقعیته. اونا دوست دارن قبول و دوست داشته بشن بخاطر اون چیزی که هستن، نه بخاطر اینکه چیزی تقلبی از خودشون رو نشون بدن.
برای دیپلمات ها، یادگیری بودن واقعی مهمه، حتی اگه نتونه این کار اونا رو محبوب کنه. خیلی از اینا تو زندگیشون فقط وقتی احساس ارتباط و تعلق عمیق میکنن که بفهمن روابط واقعی تراز خودشونن.
خیلی از اینا (77 درصد) احساس میکنن به یه جامعه نیاز دارن. برای خیلی از دیپلمات ها، چالش اصلی زندگیشون اینه که بتونن نیاز به ارتباط و نیاز به اصالتشون رو تعادل بدن. اونا بیشتر از هر کسی میگن که نیاز به ارتباط باعث میشه انگیزه پیدا کنن که کارهایی که وگرنه انجام نمیدن رو بکنن. این رفتار میتونه دیگران رو ناراحت نکنه ولی برای دیپلمات ها واقعی معضله. فریب دادن و جعلی بودن برایشون واقعیته. اونا دوست دارن قبول و دوست داشته بشن بخاطر اون چیزی که هستن، نه بخاطر اینکه چیزی تقلبی از خودشون رو نشون بدن.
برای دیپلمات ها، یادگیری بودن واقعی مهمه، حتی اگه نتونه این کار اونا رو محبوب کنه. خیلی از اینا تو زندگیشون فقط وقتی احساس ارتباط و تعلق عمیق میکنن که بفهمن روابط واقعی تراز خودشونن.
۵ زندگی با ارزش: دیدگاه دیپلماتا به زندگی
اگه براتون مهمه که زندگیتون چه قدر درآمد داشته باشه، یه شغل خوب پیدا کنید، یه ماشین خوشتون بگیرید و به عبارتی بهتر از همه دیگه باشید، احتمالاً توی دستهی دیپلماتا نیستید. اما این یعنی که دیپلماتا اهل جاهطلبی نیستن؟ یه چیزی تو این مایهها! 85 درصد از دیپلماتا میگن براشون اهمیت داره که توی زندگیشون تاثیر بذارن، نه فقط روی خونواده و دوستاشون، بلکه بیرون از اونا هم. به عبارت دیگه، اینا میخوان دنیایی رو توش زندگی میکنن که خاص و با ارزش باشه، نه فقط یه چیز عادی. اینم میتونه توضیح بده که چرا اونا بعد از تحلیلگرا دومین گروه قرار میگیرن و گاهی استانداردهای خیلی بالا برای خودشون تعیین میکنن.
فقط 18 درصد از دیپلماتا میگن که شغلشون براشون مهمترین چیز تو زندگیشونه.
به نظر میرسه که به خاطر اینکه اینا نگرش متفاوتی نسبت به موفقیت دارن، کمترین احتمال رو دارن که خودشون رو موفق بدونن. ولی واقعاً اکثریت این افراد میگن که اگه موفق نشدن، ناراحت میشن. پس خیلی از افرادی که این مشخصه رو دارن ممکنه احساس کنن که همیشه دارن به سمت اهدافی که هرگز بهشون نمیرسن، حرکت میکنن.
برای مقابله با این احساس ناکافی بودن، بسیاری از دیپلماتا میفهمن که باید مقایسهی خودشون با دیگران رو کنار بذارن. 79 درصد از اینا میگن که خودشونو با دیگران مقایسه میکنن، اغلب یا حداقل زیاد. با اینکه دیگران رو نقد کردن، دیپلماتا میتونن آزاد بشن و کارها رو به روش خودشون انجام بدن، به جای اینکه فکر کنن آیا هنوزم موفقن یا نه.
فقط 18 درصد از دیپلماتا میگن که شغلشون براشون مهمترین چیز تو زندگیشونه.
به نظر میرسه که به خاطر اینکه اینا نگرش متفاوتی نسبت به موفقیت دارن، کمترین احتمال رو دارن که خودشون رو موفق بدونن. ولی واقعاً اکثریت این افراد میگن که اگه موفق نشدن، ناراحت میشن. پس خیلی از افرادی که این مشخصه رو دارن ممکنه احساس کنن که همیشه دارن به سمت اهدافی که هرگز بهشون نمیرسن، حرکت میکنن.
برای مقابله با این احساس ناکافی بودن، بسیاری از دیپلماتا میفهمن که باید مقایسهی خودشون با دیگران رو کنار بذارن. 79 درصد از اینا میگن که خودشونو با دیگران مقایسه میکنن، اغلب یا حداقل زیاد. با اینکه دیگران رو نقد کردن، دیپلماتا میتونن آزاد بشن و کارها رو به روش خودشون انجام بدن، به جای اینکه فکر کنن آیا هنوزم موفقن یا نه.
۶ تعادل بین فکر و عمل در سیاستمداران
سیاستمداران میتونن تو دام فکر کردن گیر بیوفتند. به نظر میاد که دارن به چیزی فکر میکنن که در واقعیت هنوز هم تصمیم نگرفتن. چون اینا ذهنیت و تخیل فعالی دارن، ممکنه فراموش کنن که واقعیت شروع کار یا چیزی مثل اون، همونطور که تو فیلمای رقصندهها میبینیم، فقط یه پرتاب به یه چرخش نیست.
بخشی از معضل این سیاستمداران اینه که فقط حرف زدنه وقتی باید عمل کنن. انجام کار سختتر از گفتنشه، اینا بیشتر میگن تا انجام بدن. اکثرشون میگن که بیشتر به فکر وظایف ساده میافتن، به همین خاطر ممکنه به زیادی فکر کنن به جای انجام دادن تصمیمات مهم یا دنبال کردن رویاهایشون.
تقریبا ۷۶ درصد این سیاستمداران میگن که از حس و حالاتشون بیشتر از هر چیز دیگهای اطمینان دارن.
ولی خوب، خوشبختانه، اینا معمولا میفهمن چه چیزی براشون خوبه و باهاش حال میکنن. اکثرا متوجه میشن که با اعمال این حکمت و احترام به خودشون، میتونن از زندگیشون لذت ببرن، به هر چالشی که برخورد میکنن اهمیت نمیدن.
بخشی از معضل این سیاستمداران اینه که فقط حرف زدنه وقتی باید عمل کنن. انجام کار سختتر از گفتنشه، اینا بیشتر میگن تا انجام بدن. اکثرشون میگن که بیشتر به فکر وظایف ساده میافتن، به همین خاطر ممکنه به زیادی فکر کنن به جای انجام دادن تصمیمات مهم یا دنبال کردن رویاهایشون.
تقریبا ۷۶ درصد این سیاستمداران میگن که از حس و حالاتشون بیشتر از هر چیز دیگهای اطمینان دارن.
ولی خوب، خوشبختانه، اینا معمولا میفهمن چه چیزی براشون خوبه و باهاش حال میکنن. اکثرا متوجه میشن که با اعمال این حکمت و احترام به خودشون، میتونن از زندگیشون لذت ببرن، به هر چالشی که برخورد میکنن اهمیت نمیدن.