رابطه بین ISTP و ENFJ
تیپ شخصیتی زبردست و قهرمان
مقدمه
در این مقاله بررسی میکنید که چگونه دو تیپ شخصیتی تست MBTI یعنی ISTP (زبردست) و ENFJ (قهرمان) با یکدیگر رابطه دارند. آیا تیپهای شخصیتی ISTP (زبردست) و ENFJ (قهرمان) سازگار هستند؟ اگر شما یک ISTP (زبردست) هستید که با یک ENFJ (قهرمان) در ارتباط است، چگونه میتوانید در زندگی روزمره با او ارتباط برقرار کنید.
این مقاله کمک میکند تا سبک رابطه خود را بهتر درک کنید. به علاوه توصیههای پایهای و عمیق جهت به حداکثر رساندن نقاط قوت خود در روابط را پیشنهاد میدهد.
هماهنگی بین ISTP و ENFJ (زبردست و قهرمان)
ISTP (زبردست) و ENFJ (قهرمان) مسائل مشترکی دارند که غالباً در زمان آشنایی با یکدیگر پیش میآیند. مهم است که به عنوان یک ISTP (زبردست)، زمانی که با یک ENFJ (قهرمان) آشنا میشوید، این موضوعات را در ذهن داشته باشید.
به عنوان یک بداههپرداز حسی، رویکرد شما به روابط شاید سادهترین در بین همه تیپ هاست و به دنبال ارتباط با افرادی هستید که میخواهند در تمام ماجراهای زندگی به شما بپیوندند. ممکن است تمایل داشته باشید به سمت افرادی که تجربههای مشابهی با شما دارند بروید و تا زمانی که با هم لذت میبرید پیش بروید. همچنین ارزش بخصوصی برای روابط با افرادی که سرگرمیها و علایق مشترک با شما دارند، قائل هستید.
زمانی که با طرف مقابل خود در ارتباط هستید، به یاد داشته باشید که او به عنوان یک نوع شهودی، تمایل دارد که در مورد روابط خود بسیار ایدهآل گرا باشد. او ارتباطات معتبری میخواهد که ارزشهای واقعی را منعکس کند، و میخواهد ببیند که شما واقعا چه کسی هستید. شهودیها میخواهند به عمق ماجرا بروند. زمانی که احساس کنند شما را میشناسند، تلاش ارزشمندی برای نشان دادن خودشان نشان میدهند.
از نگاه اول، ممکنه احساس کنید هیچ نقطه مشترکی با شخص مقابلتون ندارید، حتی ممکنه فکر کنید دیدگاه و نگرشهاتون به زندگی خیلی متفاوته. ولی این اولین برخورد شما با اون فرده،ممکنه به نظر برسه که چیزی برای صحبت کردن ندارید.
شما یک فرد پرانرژی و فعال هستید که دوست دارید لحظات زندگی را به صورت فوری تجربه کنید. از ساختن چیزها، انجام کارها و تجربه دنیای اطرافتان بدون قضاوت و انتظار لذت میبرید. شما به خیالپردازی کمتر اهمیت میدهید و ترجیح میدهید در واقعیت حاضر ثابت قدم بمانید. زمان کمی را برای فکر کردن به معنای چیزها یا تئوری پردازی میپردازید و بیشتر به لذتبردن از لحظات مشغول هستید.
در مقابل، شخصیت طرف مقابل شما ایدهآلگرا، حساس و همدل است. او همه چیز را به طور عمیق احساس میکند و ارزشهای خود را جدی میگیرد. او با وضعیت جهان و احساسات دیگران بسیار هماهنگ است و همیشه به این فکر میکند که چگونه جهان را به مکان بهتری تبدیل کند. او به سمت خیالپردازی و تخیل جذب شده و گاهی اوقات ممکن است مسیر اتفاقاتی که در دنیای واقعی رخ میدهد را گم کند.
پس چه چیزی ممکن است شما را به هم نزدیک کند؟ تفاوتهای شما به این معنی است که دارای امکانات فراوانی برای ارتقاع یکدیگر هستید. طرف مقابل شما میتواند به شما انگیزه دهد تا سرعت عمل خود را کاهش دهید و به شکل عمیقتری درباره معنای چیزها فکر کنید. از سوی دیگر، شما میتوانید به ایشان کمک کنید تا از فکر خود بیرون بیایند و از لحظات زندگی بیشتر لذت ببرند.
احتمالاً فرد مقابلت انرژی بیشتری نسبت به تو داره و ممکنه گاهی اوقات حتی اشتیاقش سر راهت قرار بگیره. ممکنه مهم باشه مرزها رو مشخص کنید و به او بگید چه زمانی به فضای خلوت و یا سکوت نیاز دارید.
اگرچه مشکلات متداولی وجود دارند که ممکن است در روابط ISTP (زبردست) / ENFJ (قهرمان) به وجود آیند، اما حائز اهمیت است که به یاد داشته باشیم هیچ فرمول جادویی برای ارتباط کاملاً سازگار در تیپهای شخصیتی وجود ندارد. توانایی کنارآمدن با کسی، بیشتر به خودآگاهی و حساسیت نسبت به نیازها و اولویتهای دیگران بستگی دارد، نه به یک فرمول جادویی. یادگیری بیشتر در مورد تیپ شخصیتی خودتان، راه خوبی برای خودآگاهی است که کلید روابط موفق است.
ارتباط بین ISTP و ENFJ (زبردست و قهرمان)
ارتباط بین هر دو نفر میتواند چالشبرانگیز باشد و ارتباط بین تیپهای شخصیتی ISTP (زبردست) و ENFJ (قهرمان) نیز از این قاعده مستثنی نیست. با آگاهی از مسائلی که معمولاً در برقراری ارتباط ISTP (زبردست) و ENFJ (قهرمان) پیش میآید، میتوانید یاد بگیرید که چگونه به سرعت به یکدیگر نزدیکتر شوید.
رویکرد شما به ارتباط با این فرد به شدت متفاوت است، و اگر میخواهید این رابطه به حداکثر توانایی برسد، باید کمی توافق کنید.
شما به تعامل با دیگران با رویکرد ساده و واقعی تمایل دارید. تمرکز شما بر حقایق، جزئیات، تاریخ، و تجربیات زندگی واقعی است. در بحث و گفتگوها، به موضوعات مستقیم و قابل مشاهده میپردازید و اطلاعات را از تجربیات شخصی خود یا شواهد ملموس به دست میآورید. در برنامهریزی، به مراحل عملی و واقعی موضوع تمرکز دارید. به طور کلی، شما ترجیح دارید درباره مسائل واقعی و قابل لمس صحبت کنید، نه ایدهها و نظریهها.
در مقابل، فرد مقابل شما تمایل دارد به شیوه انتزاعی و نظری با شما ارتباط برقرار کند. بر ایجاد ارتباط و تفسیر معنا تمرکز میکند و به چرایی چیزها توجه دارد. بیشتر از آنچه که دیده یا تجربه کرده باشند، در مورد ایدهها، نظریهها یا تفسیرهای خود صحبت میکنند. در برنامهریزی، زمان زیادی را برای بحث درباره هدف یا موضوع کلی اختصاص میدهند بدون اینکه جزئیات را بسیار مد نظر قرار دهند.
اگرچه ممکن است به نظر برسد که شما از زبانهای مختلفی برای ارتباط استفاده میکنید، ولی حقیقت اینه که با وجود اختلاف در زمینه مناطق امن، ولی به خوبی میتونید از اون مناطق امن خارج شید تا به زندگی بهتر برسید. شریک زندگی شما میتواند به شما کمک کند تا به ابعاد عمیقتری از واقعیتها بپردازید. و همچنین، شما میتوانید به او کمک کنید تا به زمین بازگردد و در مورد جزئیات و حقایق یک موقعیت بحرانی صحبت کند، نه فقط درباره ایدههای بزرگ.
وقتی با این فرد حرف میزنید، مثل یه گوش دهنده خوب عمل کنید. او احتمالاً بیشتر از شما در جلسات صحبت میکنند و حرف زیادتری داره. شما معمولاً آرومتر و محتاطتر هستید و به دیگران اجازه میدید حرف بزنند. ممکنه حتی در ارتباط با این فرد حس کنید که خیلی صحبت میکنه.
این ممکنه گاهی وقتا چالش زا باشه. برخی از افراد درونگرا دوست دارند با دوستان و همکارانی پرحرف در ارتباط باشند. این ممکنه براتون احساس ناامیدی بکنه.برونگراها گاهی فکر میکنند که درونگراها چون کمتر حرف میزنند، حرفی برای گفتن ندارند. دوستان برونگرای شما ممکن است فکر کنند که اگر سکوت را پر نکنند، هیچ کس این کار را نخواهد کرد. در واقع، ممکن است بخواهید که آنها کمی سرعت خود را کاهش میدهند، سؤالات بیشتری بپرسند و به شما زمان و فضایی برای ابراز وجود دهند. ممکن است شخصیت مجریگری نداشته باشید، اما این بدان معنا نیست که چیزی برای به اشتراک گذاشتن ندارید.
نگاهی به ارتباط بین خودتون بیندازید و این سوال را از خود بپرسید: آیا این رابطه برایمان مفیده یا نه؟ آیا فرد مقابل ما فضایی را برای به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات فراهم میکند؟ یا احساس میکنیم در حال جوش آوردن هستیم؟ اگر احساس کردیم نمیتوانیم احساسات خود را با این شخص به اشتراک بگذاریم، وقت آن رسیده که به او بگوییم که نیاز به تغییر در رابطهمان داریم.
وقتی با این فرد در ارتباط هستید، به یاد داشته باشید که ممکن است او بسیار حساس باشد. این فرد اهمیت زیادی به کیفیت روابط میدهد و همیشه سعی میکند در هر مکالمهای به احساسات توجه کند. این نشاندهندهی این است که او تمایلی به مباحث بحث برانگیز در گفتگوها ندارد.
در مقابل شما تمایل دارید که مباحث را همانطور که هست بگویید، بدون اینکه نگران واکنش مردم باشید. این موضوع می تواند عدم تعادل در بین شما ایجاد کند. زیرا طرف مقابل احساسی شما در تلاش برای حفظ روابط است و از این کار شما نا امید میشود.
اگر زمانی برای افکار احساسی و تأثیر آنها را در نظر بگیرید، میتوانید در ارتباطات خود بهتر عمل کنید. البته، صداقت همیشه تعداد زیادی طرفدار دارد، اما بسیاری از مردم علاقه دارند به گونهای صادقانه با آنها حرف بزنید که احساساتشان آسیب نبیند. اگر پیامی دارید که ممکن است برای مخاطب دشوار باشد، به دقت فکر کنید که چگونه میتوانید آن را به شکل مهربانانهتری ارائه دهید. همچنین، به یاد داشته باشید که انتقادات سازنده ممکن است همیشه با تصوری که در ذهن دارید، جور در نیاید.
ارزشهای ISTP و ENFJ (زبردست و قهرمان)
ارزشها، خصوصیات شخصی هستند. حتی اگر یک ISTP (زبردست) و یک ENFJ (قهرمان) زمینههای مشترکی پیدا کنند، همیشه تفاوتهایی در آنچه که شما برایشان ارزش قائل میشوید وجود خواهد داشت. با این حال، درک اینکه چگونه ISTP (زبردست) نسبت به ENFJ (قهرمان) مقایسه میشود، به شما کمک خواهد کرد تا تفاوتها را درک کرده و با آنها سازگاری یابید.
حقیقت این است که هر دوی شما احتمالا در مورد چیزی که برای آن ارزش قائل هستید، اشتراکات زیادی ندارید. اگرچه ممکن است در امور مذهبی، جهت گیری سیاسی یا وابستگیهای دیگر، اشتراکاتی داشته باشید، اما نگرش شما نسبت به جهان و ارزشهایی که در زندگی حائز اهمیت میشوند، اساساً متفاوت است. حتی اگر در مسائل اخلاقی هم توافق داشته باشید، احتمالا به دلایل متفاوتی به این توافق رسیدهاید.
شما به صورت عمیق عملی، منطقی و احساساتی هستید. این به معنای این نیست که به دیگران اهمیت نمیدهید؛ بلکه به این معناست که اهمیت دادن به طرف مقابل برای شما در اولویت نیست. هنگام ارتباط با دیگران، احتمالاً احساس میکنید که راهحل عملی بهترین راهکار است. ممکن است بخواهید یک بعد از ظهر را به کمک دوست نیازمند برای تعمیر یک پنجره شکسته اختصاص دهید یا به یک مدرسه محلی پول اهدا کنید. اما عمدتاً غریزه شما برای کمک خارج از حد مسئولیتهای اجتماعی و وظیفهشناسی است. شما معمولاً وقتی که کمک میکنید، به فعالیتهای خود ادامه میدهید. برطرف کردن مشکلات بخش اصلی از ارزشهای شماست؛ نه توجه به دیگران.
در مقابل، سیستم ارزشی طرف مقابل شما بر پایه همدلی و اهتمام عمیق نسبت به دیگران استوار است. آنها نمیتوانند بدون همدردی و احساس درد، اخبار مربوط به کودکان گرسنه را تماشا کنند. شفقت برای آنها یک بخش مهم از وجودشان است و تصمیمات زندگیشان اغلب با این شفقت مرتبط میشود. دوستان آنها احتمالاً افرادی هستند که اهمیت مسائل و احساسات را درک کنند.
در درباره ارزشهای مهم برای شما، ممکن است به رویکرد طرف مقابل تردید پیدا کنید. آنها به طور عمیق ایدهآلگرا هستند و به راحتی تصور میکنند که جهان بهتری ممکن است. اما برای شما، راهحلهای کاربردی مسائل زندگی ممکن است در آسمان و رومانتیک به نظر برسند و به نظر بیاید که این ایدهها در زندگی واقعی کارآمد نیستند. شما معمولاً نسبت به ایدههای جدید مشکوک هستید و در ارتباطاتتان بیپرده حرف میزنید، که به طور عمل به این معناست که اغلب پیشنهادات طرف مقابل را با این روش توضیح میدهید که هرگز در دنیای واقعی عملی نیست.
از دید دیگر، چون شما خیلی متفاوت هستید، میتونید با هم با روشهای جدید اشنا بشید. شما از سنت و خرد خیلی خوشتون میاد و ارزش میزارید که از تجربیات طرف مقابلتون استفاده کنید تا بهشون کمک کنید شایستگی روشهای قدیمی رو بفهمن. اگر هم میخواهید از ناحیه امنتون بیرون بیاید، طرف مقابلتون میتونه بهتون کمک کنه که هماهنگتر در احساساتتون بشید.
یکی از ارزشهای اصلی تو انعطافپذیری و آزادیه، که تو این زمینه با طرف مقابلت تفاوت داری. تو یه دیدگاه آروم و آینده نگرانه نسبت به زندگی داری، اما او کمی جدیتر و هدفمندتره. او به دنبال ثبات و ساختار هست، در حالی که تو آمادهای ثبات رو با آزادیت مبادله کنی تا هر کاری که میخوای انجام بدی. ممکنه او حس کنه که تو جدی نیستی، در حالی که تو ممکنه گاهی او رو خیلی جدی و بدون سرگرمی ببینی.
ممکنه در مورد اینکه واقعا کدوم بهتره، سخت کار کردن و به هدف رسیدن یا استراحت کردن و لذت بردن، اختلاف نظر داشته باشید. اما یادتون بمونه که برای هر دو این ارزشها، زمان و مکان مناسب خودشون رو دارن. کار سخت قطعا ارزشمنده، اما همونطور که کارگران سخت باید بلد باشن از زندگی لذت ببرن. و شاید براتون پیش بیاد که خودتون اگر به خودتون اجازه بدید تحت تأثیر همکاران هدفمندتون قرار بگیرید، در شغل و فعالیتهای دیگه لذت بیشتری ببرید.
غلطه؟!
احتمالا شما زبردست (ISTP) نیستیداو قهرمان (ENFJ) نیست
تست MBTI تشخص دیگران و خود را بزنید
تست mbti
ISTP و ENFJ در زندگی روزمره(زبردست و قهرمان)
سبک زندگی یک جنبه کمتر شناخته شده از سازگاری است. ارزشها و ایدهآلهای شما ممکن است کاملاً همخوانی داشته باشند، اما اگر نتوانید در مورد چگونگی انجام امور روزمره توافق کنید، رابطهتان همیشه با اختلال مواجه خواهد شد. به عنوان یک ISTP (زبردست) در رابطه با یک ENFJ (قهرمان)، میتوانید انتظار داشته باشید که در زندگی روزمره مشکلات خاصی پیش آید. پیشبینی و درک این مسائل از پیش، و یادگیری چگونگی مدیریت آنها، باعث میشود تا با توسعه و بهبود رابطه، همه چیز بسیار راحتتر پیش برود.
سازمان ممکنه نقطه تلاقی بین شما دو نفر باشه. شما میخواهید که نسبت به برنامهها، طرحها، و سیستمها آروم و راحت باشید، اما طرف مقابل شما به یک رویکرد ساختاریافتهتر متمایله. ممکنه متوجه بشید که این تفاوتهای اساسی باعث اختلاف نظرهای زیادی میشه.
اگر شما در یک فضای فیزیکی مشترک هستید، ممکنه در مورد اینکه چقدر باید تمیز و منظم باشه اختلاف نظر داشته باشید. طرف مقابل شما طبیعیه که بیشتر انگیزه داره که کارها رو منظم نگه داره، در حالی که شما به کمترین سازماندهی نیاز دارید.
ممکنه حتی از خواستههای شریک زندگیتون برای سازماندهی احساس آزار و ناخوشایندی کنید، اما مهمه که به یاد بیارید که کار کردن روی این جنبه از شخصیت شما، نشون دادن احترام به اونهاست. اغلب، او با سازماندهی بیشتری سر و کار داره، صرفاً به این دلیل که بهتر متوجه این میشه که چه چیزهایی چه وقت باید انجام بشه. این ممکنه به رنجش و عدم تعادل در رابطه منجر بشه. اگر فکر کنید که سازماندهی برای نشون دادن احترام و اهمیت دادن به طرف مقابله، این موضوع میتونه به شما کمک کنه تا انگیزه بیشتری داشته باشید.
زمانبندی هم ممکنه یه مسئله براتون باشه، چون دوست دارید همه چیز با پایان باز بذارید، در حالی که طرف مقابلتون ترجیح میده همه چیز دقیقاً برنامه ریزی و مرتب شه. مهمه که به تفاوتهاتون آگاه باشید و بفهمید هر روشی مزایای خودش رو داره. بعد، سعی کنید تضمین کنید که زمان شما شامل همه چیزهای برنامه ریزی شده و هم زمان آزاد گذاشتن برای خودتون هم هست، تا هر دوتون فرصتی برای بهترین بودن داشته باشید.
یافتن هماهنگی در زندگی مشترک ممکن است مدتی طول بکشد، چرا که شما دیدگاهها و تجربیات مختلفی دارید و به طرق مختلف با دنیا ارتباط برقرار میکنید. شما زندگی را از طریق حواس و بدنتان تجربه میکنید، در حالیکه شریکتان به پشتپرده نگاه کرده و الگوهای اطلاعات میان بخشهای مختلف را تشخیص میدهد. برای شما، زندگی یک سفر روزمره است، اما برای او، این یک سکوی آزمایش برای ایدهها و تصورات درباره چگونگی انجام کارها است.
در ذهن شما، اعمال اهمیت بیشتری نسبت به کلمات دارد. شما از انجام اقدامات جدی لذت میبرید و به دنبال فعالیتهایی هستید که حواس یا بدنتان را فعال میکنند، از جمله پخت و پز، پرش با طناب یا هنر و صنایع دستی. معمولاً به عنوان یک شخص فعّال و مهم شناخته میشوید.
برعکس، برای طرف مقابل شما وضعیت کاملاً متفاوت است. او کمتر به حقایق و تجربیات شخصی توجه میکند و بیشتر به کنجکاوی فکری و یادگیری از چیزهای جدید متمرکز است. برای او، کشف ایدههای جدید یک هدف مادامالعمر است و او به طور فعّال به خواندن، شرکت در کلاسها برای سرگرمی و کشف امکاناتی که هنوز کشف نشدهاند علاقه دارد. در اینجا تفریحات زیادی وجود دارد که هر دو شما میتوانید به آن علاقهمند باشید، اما ممکن است باعث ایجاد شکاف بین زوجی شود که نمیتوانند در زمینههای تفریحی که در اوقات فراغت به آنها مشغول شوند به توافق برسند.
روتینها میتوانند در زندگی بخشی از مشغولیت باشند. در حالی که شما مطمئناً حس ماجراجویی دارید، تحمل کمی برای تکان دادن چیزها به خاطر آن دارید. از طرف دیگر، شریک شما ممکن است به دنبال رویاهای ماجراجویی باشد تا زندگی را همیشه جذاب نگه دارد. این تفاوت میتواند منجر به تنوع و غنای تجربیات زندگی شما شود، زیرا شما میتوانید یکدیگر را یادآوری کنید که در زمان حال چه چیزهایی اهمیت دارند، و ایشان میتواند زوایا و احتمالات جدیدی را معرفی کند که دیدگاه گستردهتری به جهان به شما ارائه دهد.
برقراری ارتباط با نیازهای تو خیلی مهمه، چون هر دوتون تحمل متفاوتی از فعالیتهای اجتماعی دارید. تو با گذر زمان انرژی میگیری و برای شارژ مجدد باتریهات به دورههای منظم نیاز داری. از طرف دیگه، شریک زندگی شما از فعالیت انرژی میگیره و احتمالاً فضای زیادی برای دوستان، خانواده و رویدادهای اجتماعی ایجاد میکنه. آنها از اینکه شما از معاشرت با آنها امتناع میکنید و آنها را تنها رها میکنید تقدیر نخواهند کرد، درست همانطور که شما از آنها برای برنامهریزی برای دیدار دیگران قدردانی نخواهید کرد.
در ارتباط با این فرد، به یاد داشته باشید که او ترجیح میدهد سریعاً به مسائل پرداخته و حتی ممکن است احساس کنید که از شما جلو زده است، در حالی که شما ممکن است دوست داشته باشید مشکلات را به آرامی حل کنید. شما زمان بیشتری برای فکر کردن به یک موضوع نیاز دارید، اما اگر طرف مقابل شما سریعاً به موضوعات بپردازد، ممکن است حس کنید در یک گوشهای گیر افتادهاید. از سوی دیگر، او میداند چگونه افکار خود را بیان کند و از جایگاه خود دفاع کند. برای او سخت است که دائما مجبور باشد از شما حرف بکشد.
هیچ یک از این تفاوتها غیر قابل حل نیستند و با کمی توافق میتوانید به راحتی نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. وظیفه شریک زندگی شما این است که به نیاز به تنهایی شما احترام بگذارد و در عین حال شما را به شرکت در رویدادهایی که برایش مهم است تشویق کند. این توازن دوطرفه است و شما باید با برونرفتن شریک زندگی و تنها گذاشتن شما برای فعالیت اجتماعی مورد نیاز او، راضی باشید.
ISTP و ENFJ
خصوصیات مشترک و متفاوت رابطههای دیگر
(رایگان)