رابطه بین ISTJ و INFP
تیپ شخصیتی بازپرس و میانجیگر
مقدمه
در این مقاله بررسی میکنید که چگونه دو تیپ شخصیتی تست MBTI یعنی ISTJ (بازپرس) و INFP (میانجیگر) با یکدیگر رابطه دارند. آیا تیپهای شخصیتی ISTJ (بازپرس) و INFP (میانجیگر) سازگار هستند؟ اگر شما یک ISTJ (بازپرس) هستید که با یک INFP (میانجیگر) در ارتباط است، چگونه میتوانید در زندگی روزمره با او ارتباط برقرار کنید.
این مقاله کمک میکند تا سبک رابطه خود را بهتر درک کنید. به علاوه توصیههای پایهای و عمیق جهت به حداکثر رساندن نقاط قوت خود در روابط را پیشنهاد میدهد.
هماهنگی بین ISTJ و INFP (بازپرس و میانجیگر)
ISTJ (بازپرس) و INFP (میانجیگر) مسائل مشترکی دارند که غالباً در زمان آشنایی با یکدیگر پیش میآیند. مهم است که به عنوان یک ISTJ (بازپرس)، زمانی که با یک INFP (میانجیگر) آشنا میشوید، این موضوعات را در ذهن داشته باشید.
زمانی که با طرف مقابل خود در ارتباط هستید، به یاد داشته باشید که او به عنوان یک نوع شهودی، تمایل دارد که در مورد روابط خود بسیار ایدهآل گرا باشد. او ارتباطات معتبری میخواهد که ارزشهای واقعی را منعکس کند، و میخواهد ببیند که شما واقعا چه کسی هستید. شهودیها میخواهند به عمق ماجرا بروند. زمانی که احساس کنند شما را میشناسند، تلاش ارزشمندی برای نشان دادن خودشان نشان میدهند.
شما دو تا دیدگاه کاملاً متفاوت دارید که میتواند برای هر دوی شما چالشهایی ایجاد کند. این به این معنا نیست که نباید با کسی دوست باشید؛ در واقع ممکن است با زمان متوجه شوید که این تفاوتها به یادگیری و رشد شما کمک میکند. اما حتماً این رابطه بدون سرخوردگی نخواهد بود.
به طور کلی، شریک شما به افراد، روابط و ارزشها توجه دارد. او بسیار ایدهآلگراست و به فرصتهایی برای بهبود جهان علاقه دارد. او به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند و اغلب احساسات خود را به شدت تجربه میکند. اما او هرگز احساسات را به عنوان یک واقعیت ثابت نمیپذیرد، بلکه معتقد است که همهی ما مسئولیت تغییر، بهبود و پیشرفت از آنچه هستیم را داریم. او به راحتی میتواند آیندهای بهتر را تصور کند و زمانی که حرکت مثبتی در پیش میبیند، با شوق از تغییر استقبال میکند.
در مقابل شما اهمیت زیادی به سنت و ثبات میدهید. این یعنی نه آنکه به مردم و دنیا اهمیتی ندهید یا تغییرات مثبت را پیش نگیرید، بلکه به طور کلی نسبت به تغییر نگران هستید و به ندرت آن را به عنوان راه حل اولیه در نظر میگیرید. شما معتقدید که بهترین راه برای خدمت به مردم، حفظ استقرار و پیشبینی پیشرفت است. اغلب ایدههای نظری نوآورانه را غیرضروری و مخرب میپندارید. در بدترین حالت، ممکن است به عنوان فردی غیرعملی، غیرواقعی و کسلآور تلقی شوید.
پس چه بسا این تضادات فرصتهایی برای یادگیری برای شما داشته باشد. شما هرچند همواره قابل اعتماد و سازگار هستید، اما ممکن است فرصتهای واقعی برای تغییر و رشد را نادیده بگیرید. طرف مقابل شما ممکن است به شما کمک کند تا دیدگاه گستردهتری پیدا کنید و به چیزها به نحو متفاوت نگاه کنید. به عبارت دیگر، شما میتوانید نیروی تثبیتکننده قوی برای ایدههای جذاب ایشان باشید. اگر مواظب باشید که از ایدههای جدید او خسته نشوید، ممکن است متوجه شوید که او به دنبال توصیههای عملگرایانه و محکم شماست.
اگرچه مشکلات متداولی وجود دارند که ممکن است در روابط ISTJ (بازپرس) / INFP (میانجیگر) به وجود آیند، اما حائز اهمیت است که به یاد داشته باشیم هیچ فرمول جادویی برای ارتباط کاملاً سازگار در تیپهای شخصیتی وجود ندارد. توانایی کنارآمدن با کسی، بیشتر به خودآگاهی و حساسیت نسبت به نیازها و اولویتهای دیگران بستگی دارد، نه به یک فرمول جادویی. یادگیری بیشتر در مورد تیپ شخصیتی خودتان، راه خوبی برای خودآگاهی است که کلید روابط موفق است.
ارتباط بین ISTJ و INFP (بازپرس و میانجیگر)
ارتباط بین هر دو نفر میتواند چالشبرانگیز باشد و ارتباط بین تیپهای شخصیتی ISTJ (بازپرس) و INFP (میانجیگر) نیز از این قاعده مستثنی نیست. با آگاهی از مسائلی که معمولاً در برقراری ارتباط ISTJ (بازپرس) و INFP (میانجیگر) پیش میآید، میتوانید یاد بگیرید که چگونه به سرعت به یکدیگر نزدیکتر شوید.
رویکرد شما به ارتباط با این فرد به شدت متفاوت است، و اگر میخواهید این رابطه به حداکثر توانایی برسد، باید کمی توافق کنید.
شما به تعامل با دیگران با رویکرد ساده و واقعی تمایل دارید. تمرکز شما بر حقایق، جزئیات، تاریخ، و تجربیات زندگی واقعی است. در بحث و گفتگوها، به موضوعات مستقیم و قابل مشاهده میپردازید و اطلاعات را از تجربیات شخصی خود یا شواهد ملموس به دست میآورید. در برنامهریزی، به مراحل عملی و واقعی موضوع تمرکز دارید. به طور کلی، شما ترجیح دارید درباره مسائل واقعی و قابل لمس صحبت کنید، نه ایدهها و نظریهها.
در مقابل، فرد مقابل شما تمایل دارد به شیوه انتزاعی و نظری با شما ارتباط برقرار کند. بر ایجاد ارتباط و تفسیر معنا تمرکز میکند و به چرایی چیزها توجه دارد. بیشتر از آنچه که دیده یا تجربه کرده باشند، در مورد ایدهها، نظریهها یا تفسیرهای خود صحبت میکنند. در برنامهریزی، زمان زیادی را برای بحث درباره هدف یا موضوع کلی اختصاص میدهند بدون اینکه جزئیات را بسیار مد نظر قرار دهند.
اگرچه ممکن است به نظر برسد که شما از زبانهای مختلفی برای ارتباط استفاده میکنید، ولی حقیقت اینه که با وجود اختلاف در زمینه مناطق امن، ولی به خوبی میتونید از اون مناطق امن خارج شید تا به زندگی بهتر برسید. شریک زندگی شما میتواند به شما کمک کند تا به ابعاد عمیقتری از واقعیتها بپردازید. و همچنین، شما میتوانید به او کمک کنید تا به زمین بازگردد و در مورد جزئیات و حقایق یک موقعیت بحرانی صحبت کند، نه فقط درباره ایدههای بزرگ.
وقتی با این فرد در ارتباط هستید، به یاد داشته باشید که ممکن است او بسیار حساس باشد. این فرد اهمیت زیادی به کیفیت روابط میدهد و همیشه سعی میکند در هر مکالمهای به احساسات توجه کند. این نشاندهندهی این است که او تمایلی به مباحث بحث برانگیز در گفتگوها ندارد.
در مقابل شما تمایل دارید که مباحث را همانطور که هست بگویید، بدون اینکه نگران واکنش مردم باشید. این موضوع می تواند عدم تعادل در بین شما ایجاد کند. زیرا طرف مقابل احساسی شما در تلاش برای حفظ روابط است و از این کار شما نا امید میشود.
اگر زمانی برای افکار احساسی و تأثیر آنها را در نظر بگیرید، میتوانید در ارتباطات خود بهتر عمل کنید. البته، صداقت همیشه تعداد زیادی طرفدار دارد، اما بسیاری از مردم علاقه دارند به گونهای صادقانه با آنها حرف بزنید که احساساتشان آسیب نبیند. اگر پیامی دارید که ممکن است برای مخاطب دشوار باشد، به دقت فکر کنید که چگونه میتوانید آن را به شکل مهربانانهتری ارائه دهید. همچنین، به یاد داشته باشید که انتقادات سازنده ممکن است همیشه با تصوری که در ذهن دارید، جور در نیاید.
ارزشهای ISTJ و INFP (بازپرس و میانجیگر)
ارزشها، خصوصیات شخصی هستند. حتی اگر یک ISTJ (بازپرس) و یک INFP (میانجیگر) زمینههای مشترکی پیدا کنند، همیشه تفاوتهایی در آنچه که شما برایشان ارزش قائل میشوید وجود خواهد داشت. با این حال، درک اینکه چگونه ISTJ (بازپرس) نسبت به INFP (میانجیگر) مقایسه میشود، به شما کمک خواهد کرد تا تفاوتها را درک کرده و با آنها سازگاری یابید.
حقیقت این است که هر دوی شما احتمالا در مورد چیزی که برای آن ارزش قائل هستید، اشتراکات زیادی ندارید. اگرچه ممکن است در امور مذهبی، جهت گیری سیاسی یا وابستگیهای دیگر، اشتراکاتی داشته باشید، اما نگرش شما نسبت به جهان و ارزشهایی که در زندگی حائز اهمیت میشوند، اساساً متفاوت است. حتی اگر در مسائل اخلاقی هم توافق داشته باشید، احتمالا به دلایل متفاوتی به این توافق رسیدهاید.
شما به صورت عمیق عملی، منطقی و احساساتی هستید. این به معنای این نیست که به دیگران اهمیت نمیدهید؛ بلکه به این معناست که اهمیت دادن به طرف مقابل برای شما در اولویت نیست. هنگام ارتباط با دیگران، احتمالاً احساس میکنید که راهحل عملی بهترین راهکار است. ممکن است بخواهید یک بعد از ظهر را به کمک دوست نیازمند برای تعمیر یک پنجره شکسته اختصاص دهید یا به یک مدرسه محلی پول اهدا کنید. اما عمدتاً غریزه شما برای کمک خارج از حد مسئولیتهای اجتماعی و وظیفهشناسی است. شما معمولاً وقتی که کمک میکنید، به فعالیتهای خود ادامه میدهید. برطرف کردن مشکلات بخش اصلی از ارزشهای شماست؛ نه توجه به دیگران.
در مقابل، سیستم ارزشی طرف مقابل شما بر پایه همدلی و اهتمام عمیق نسبت به دیگران استوار است. آنها نمیتوانند بدون همدردی و احساس درد، اخبار مربوط به کودکان گرسنه را تماشا کنند. شفقت برای آنها یک بخش مهم از وجودشان است و تصمیمات زندگیشان اغلب با این شفقت مرتبط میشود. دوستان آنها احتمالاً افرادی هستند که اهمیت مسائل و احساسات را درک کنند.
در درباره ارزشهای مهم برای شما، ممکن است به رویکرد طرف مقابل تردید پیدا کنید. آنها به طور عمیق ایدهآلگرا هستند و به راحتی تصور میکنند که جهان بهتری ممکن است. اما برای شما، راهحلهای کاربردی مسائل زندگی ممکن است در آسمان و رومانتیک به نظر برسند و به نظر بیاید که این ایدهها در زندگی واقعی کارآمد نیستند. شما معمولاً نسبت به ایدههای جدید مشکوک هستید و در ارتباطاتتان بیپرده حرف میزنید، که به طور عمل به این معناست که اغلب پیشنهادات طرف مقابل را با این روش توضیح میدهید که هرگز در دنیای واقعی عملی نیست.
از دید دیگر، چون شما خیلی متفاوت هستید، میتونید با هم با روشهای جدید اشنا بشید. شما از سنت و خرد خیلی خوشتون میاد و ارزش میزارید که از تجربیات طرف مقابلتون استفاده کنید تا بهشون کمک کنید شایستگی روشهای قدیمی رو بفهمن. اگر هم میخواهید از ناحیه امنتون بیرون بیاید، طرف مقابلتون میتونه بهتون کمک کنه که هماهنگتر در احساساتتون بشید.
شما خیلی با هم فرق دارید. تو دنبال سخت کوشی و موفقیت هستی، اما او فکر میکنه لذت بردن از زندگی مهمتره. تو دوست داری هدفمند باشی، اما او دوست داره راحت باشه و زیاد به اهداف برای زندگی توجه نمیکنه. ممکنه احساس کنی که اونا خسته یا کمتر علاقهمند هستند، ولی واقعاً فقط دارند به آزادی و انعطاف بیشتر اهمیت میدن، حتی اگر بخوان سبک زندگی راحتتری رو انتخاب کنند. اونا فکر میکنند زندگی تو بیش از حد سخت و خستهکننده است.
احتمالاً به دلیل تفاوت در نگرش به زندگی، در مواجهه با چالشهای مشابه، با هم درگیر خواهید شد. تو میخواهی دیگری جدی باشه، برنامهریزی کنه و به هدفش پایبند باشه (حتی یک بار!). اما او از تجربه آرامش و لذت بردن از زندگی لذت میبره. هر دوتون میتونید از این فرصت استفاده کنید و یه سبک زندگی جدید را کشف کنید. شریک زندگی میتونه بهت کمک کنه که خودت رو بهبود ببخشی و از هر لحظهای که زندگی بهت ارائه میده لذت ببری. همچنین تو هم میتونی به اون کمک کنی که در زمان مناسب وظایف و مسئولیتهاش رو بهتر مدیریت کنه.
غلطه؟!
احتمالا شما بازپرس (ISTJ) نیستیداو میانجیگر (INFP) نیست
تست MBTI تشخص دیگران و خود را بزنید
تست mbti
ISTJ و INFP در زندگی روزمره(بازپرس و میانجیگر)
سبک زندگی یک جنبه کمتر شناخته شده از سازگاری است. ارزشها و ایدهآلهای شما ممکن است کاملاً همخوانی داشته باشند، اما اگر نتوانید در مورد چگونگی انجام امور روزمره توافق کنید، رابطهتان همیشه با اختلال مواجه خواهد شد. به عنوان یک ISTJ (بازپرس) در رابطه با یک INFP (میانجیگر)، میتوانید انتظار داشته باشید که در زندگی روزمره مشکلات خاصی پیش آید. پیشبینی و درک این مسائل از پیش، و یادگیری چگونگی مدیریت آنها، باعث میشود تا با توسعه و بهبود رابطه، همه چیز بسیار راحتتر پیش برود.
سازماندهی میتونه نقطه اتصال بین شما دو نفر باشه. تو دوست داری ساختار و نظم در برنامهها و سیستمها داشته باشی، اما او به شکل آرامتری به چیزها نگاه میکنند. این تفاوت میتونه به اختلافاتی بینتون منجر بشه.
اگر فضایی رو با هم به اشتراک میگذارید، ممکنه در مورد نظافت و سازماندهی اختلاف نظر داشته باشید. تو بیشتر انگیزه داری که کارها منظم باشند، در حالی که او به اندازه کمتری به سازماندهی نیاز داره.
اکثراً افراد سازمانیافتهتر در چنین روابطی مسئولیتهای بیشتری به عهده میگیرند، فقط به خاطر اینکه بهتر به چیزهایی که باید انجام بشه توجه میکنند. این ممکنه به عدم تعادل و احساس بار زیادی در رابطه منجر بشه. ممکنه احساس کنید که بیشتر مسئولیت به عهده دارید، در حالی که اونا احساس کنند که بیشتر دچار فشار و زحمت میشن.
درسته که شاید نتونیم دیگران رو متقاعد کنیم که روش منظم ما برای انجام کارها بهتره، اما اگه بگیم دوست داریم خودمون این کارها رو به سبک خودمون انجام بدیم، ممکنه بهمون بها بدند. همیشه بهتره خواستههای خودمون رو بازگو کنیم تا دیگران بفهمند چی میخواهیم.
زمانبندی هم ممکنه یه چالش باشه، چون ممکنه او دوست داشته باشهه هر چیزی رو آزادانه انجام بده، در حالی که تو دوست داری همه چیز مرتب و برنامهریزی شده باشه. اینجاست که سازش مهم میشه. اولین قدم اینه که بفهمیم هرکدوم رویکردهای متفاوتی داریم و هر کدوم مزایای خودشون رو داره. بعد سعی کنیم موقعیتی رو برا هر دومون پیدا کنیم که هر کدوم تو شرایط بهتری قرار بگیره.
یافتن هماهنگی در زندگی مشترک ممکن است مدتی طول بکشد، چرا که شما دیدگاهها و تجربیات مختلفی دارید و به طرق مختلف با دنیا ارتباط برقرار میکنید. شما زندگی را از طریق حواس و بدنتان تجربه میکنید، در حالیکه شریکتان به پشتپرده نگاه کرده و الگوهای اطلاعات میان بخشهای مختلف را تشخیص میدهد. برای شما، زندگی یک سفر روزمره است، اما برای او، این یک سکوی آزمایش برای ایدهها و تصورات درباره چگونگی انجام کارها است.
در ذهن شما، اعمال اهمیت بیشتری نسبت به کلمات دارد. شما از انجام اقدامات جدی لذت میبرید و به دنبال فعالیتهایی هستید که حواس یا بدنتان را فعال میکنند، از جمله پخت و پز، پرش با طناب یا هنر و صنایع دستی. معمولاً به عنوان یک شخص فعّال و مهم شناخته میشوید.
برعکس، برای طرف مقابل شما وضعیت کاملاً متفاوت است. او کمتر به حقایق و تجربیات شخصی توجه میکند و بیشتر به کنجکاوی فکری و یادگیری از چیزهای جدید متمرکز است. برای او، کشف ایدههای جدید یک هدف مادامالعمر است و او به طور فعّال به خواندن، شرکت در کلاسها برای سرگرمی و کشف امکاناتی که هنوز کشف نشدهاند علاقه دارد. در اینجا تفریحات زیادی وجود دارد که هر دو شما میتوانید به آن علاقهمند باشید، اما ممکن است باعث ایجاد شکاف بین زوجی شود که نمیتوانند در زمینههای تفریحی که در اوقات فراغت به آنها مشغول شوند به توافق برسند.
روتینها میتوانند در زندگی بخشی از مشغولیت باشند. در حالی که شما مطمئناً حس ماجراجویی دارید، تحمل کمی برای تکان دادن چیزها به خاطر آن دارید. از طرف دیگر، شریک شما ممکن است به دنبال رویاهای ماجراجویی باشد تا زندگی را همیشه جذاب نگه دارد. این تفاوت میتواند منجر به تنوع و غنای تجربیات زندگی شما شود، زیرا شما میتوانید یکدیگر را یادآوری کنید که در زمان حال چه چیزهایی اهمیت دارند، و ایشان میتواند زوایا و احتمالات جدیدی را معرفی کند که دیدگاه گستردهتری به جهان به شما ارائه دهد.
هر دو فرد زیاد تحت تأثیر فعالیتهای پرانرژی قرار میگیرید و هر دو از گذراندن اوقات آرام به تنهایی لذت میبرید. ممکن است شما بدون نیاز به صحبت با یکدیگر، در یک فضای مشترک هم بوده و لذت ببرید. احتمالاً هر دو، دوستان نزدیک کمی دارید و فهمیدهاید که برای حفظ مرزهای شخصی، احترام متقابل بسیار مهم است.
احتمالاً سبک زندگی شما خلوت است و کمترین نیاز را در زندگی به سرعت و شتاب دارید. ممکن است وقتی که برنامهریزی میکنید، ارتباط برقرار کردن با یکدیگر کمی چالش برانگیز باشد. اگر رابطه برای شما اهمیت دارد، مسئولیت را با یکدیگر به اشتراک بگذارید و سعی کنید برنامه زمانی را تعیین کنید که صحبت کردن با یکدیگر ممکن باشد.
با وجود تمایل به درونگرایی در هر دو، یک شریک ممکن است به زمان کمتری نسبت به دیگری نیاز داشته باشد یا نیازهای اجتماعی متفاوتی داشته باشید. این امر برای حفظ تعادل بین نیازهای متفاوت شما است. ارتباط مهم است، اگرچه این نیز می تواند چالش برانگیز باشد زیرا هر دوی شما تمایل دارید از رویارویی دوری کنید زیرا بیش از حد تحریک کننده است. تلاش آگاهانه برای تمرکز بر مکالماتی که هر دوی شما را از منطقه امن شما خارج می کند، کلید کشف جنبه های جدید رابطه شماست.
ISTJ و INFP
خصوصیات مشترک و متفاوت رابطههای دیگر
(رایگان)